نگاهی به آمار نشر کتاب در جهان
روزانه حدودا ۱۵۰ هزار خودرو تولید میشود. ۴ میلیون موبایل فروخته میشود. ۱۱ هزار هکتار جنگل از بین میرود. ۲۳ هزار نفر از گرسنگی میمیرند و ۳ میلیارد دلار صرف هزینههای نظامی میشود. ۸۰۰ هزار کامپیوتر فروخته میشود و ۳ میلیارد جستجو از طریق گوگل انجام میشود.[i] جهان به کجا میرود؟ این آمارها چه میگویند؟ آیا باید برای فرهنگ کاری کرد؟
در این بین، روزانه بالغ بر ۵ هزار عنوان کتاب در جهان چاپ میشود. از دانش آموزان تا محققان، زنان خانهدار تا اديبان تقاضای این بازار بزرگ را ایجاده کردهاند. همسان با رشد جمعیت جهان، ناشران در پی استراتژیهای جدید فروش بیشتر و رشد سودآوری خود در این بازار هستند. هر نفر در سال چند کتاب میخواند؟ شاید این از جمله مهمترین سوالهایی است که ناشران از خود میپرسند. با این حال پیشرفت تکنولوژی و حضور سهم قابل توجه و روز افزون کتابهای الکترونیکی در بین مردم و البته خودانتشاری (Self-Publishing)[ii]که در آمریکا بسیار مرسوم است، مدل کسب و کار ناشران را دچار دگرگونی کرده است. حضور در بازارهای خارجی و تشکیل اتحادیههای بین المللی يكي دیگر از استراتژیهای ناشران است. مثلا ، اتحادیه ناشران کشورهای جنوب شرق آسیا (APBA) که در سال ۲۰۰۵ و با اهدافی چون «تغییر ایدهها در بین اعضای کشورهای عضو آسیای جنوب شرقی» ایجاد شده و امروز ۸ عضود دارد که شامل کشورهای برونئی، اندونزی مالزی، فیلیپین، سنگاپور، تایلند و ویتنام است میشود. سالانه گردهمایی دارد و اهدافی از جمله «حضور قوی و متحد در بازارهای بین المللی» را دنبال مي كند.
با این حال ناشرانی نیز هستند که در پی آنچه «مردم بهتر است بدانند» یا «مردم باید بدانند» هستند اما بعید به نظر میرسد که با توجه به شرایط اقتصادی و رشد هزینهها و رقابت سخت در بازار، آینده درخشانی داشته باشند.
توسعه مدلهای کسب و کار در بین ناشران دنیا امری بدیهی است. مفهومی که در پس آن عقلانیتی اقتصادی نهفته است. حاصلش هم فروش بیشتر کتاب است. در میان ۵۰ ناشر برتر دنیا، پیرسون رتبهی اول است.[iii] بزرگترین موسسهی آموزشی و نشر دنیا شرکتی چند ملیتی است که دفتر مرکزی آن در لندن است. ۴۱ هزار کارمند در ۷۰ کشور جهان دارد و برند معروف پنگوئن یکی از برندهای این شرکت است. بنگاه اقتصادی که در این شرایط بد، درآمد خود را از ۴ میلیارد پوند در سال ۲۰۰۷ به حدود ۶ میلیارد پوند در سال ۲۰۱۱ رسانده و در همان سال ۹۵۰ میلیون پوند سود کرده است. پیرسونِ همیشه حی و حاضر در بورس نیویورک و لندن همچنین در حال گسترش بازار خود است و چین، هند، آفریقا و آمریکای لاتین را به عنوان بازارهای هدف جدید خود برگزیده است.
لیست ۵۰ ناشر برتر دنیا، از پیرسون که در صدر است شروع و تا Eksmo روسی پیش میرود. کتابفروشی کوچکی که در سال ۱۹۹۱ تاسیس شد و حالا ۱۹۵ میلیون دلار در سال درآمد دارد. در این لیست ۶ نام متعلق به آسیا و از این میان ۴ نام متعلق به ژاپن، یکی کره و دیگری چین است. ژاپنیها برنامهریزی کلانی برای انتشارات کتاب کردهاند و به مرور حاصل آن را درو میکنند. هر چند که سهم اروپاییها از همه برجستهتر است.
در بین کشورهای دنیا، آمریکا با چاپ حدود ۳۳۰ هزار عنوان کتاب در سال، رتبهی اول لیست کشورها را دارد و مردم عمان بر اساس اطلاعات سال ۱۹۹۶ خود که هنوز برای یونسکو بهروزش نکردهاند، سالانه ۷ عنوان کتاب جدید میبینند.
در آمریکا و در سالهای اخیر، صنعت نشر رشد قابل ملاحظهای داشته و تنها در سال ۲۰۱۰، ۵/۱ میلیارد دلار از فروش کتابهای الکترونیکی به دست آورده است. و در مجموع درامدی ۱۵ میلیارد دلاری داشته است. بر اساس آمار بوکر (Bowker) در کنار رشد فوق العاده فروش کتابهای الکترونیک در سال ۲۰۱۱ رشد کتابهای کاغذی نیز قابل توجه بوده است. بیشترین ژانر کتابی که موجب این رشد شده کتابهای درسی با ۲۰ درصد رشد، موسیقی، فلسفه و روانشناسی هر دو با ۱۴ درصد رشد، دین با ۱۲ درصد رشد، کتابهای جوانانه، بیوگرافی، کتابهای مدیریتی و تجاری هم هر کدام ۱۱ درصد رشد داشتهاند. با این حال رشد اصلی متعلق به کتابهای داستانی بوده که پس از چندسالی روند نزولی رشد ۱۳ درصدی به خود دیده است. متوسط قیمت کتاب در آمریکا برای کتابهای داستانی بین ۱۶ تا ۲۷ دلار (بسته به کیفیت جلد و کاغذ) و برای کتابهای غیر داستانی ۲۰ تا ۲۶ دلار است. آمریکا همچنین دارای ۶ ناشر بزرگ مانند مک گرو هیل،۴۰۰-۳ ناشر متوسط و ۸۶ هزار ناشر کوچک و خود انتشار است و سالانه ۲ نمایشگاه بزرگ کتاب، یکی در واشنگتن و یکی در نیویورک برگزار میکند.
بعد از آمریکا انگلیس، چین و روسیه، جایگاه بعدی متعلق به آلمانی است که در بین لیست برتر ناشران، ۹ عضو دارد. درآمد سالانهی صنعت نشر در آلمان حدودا ۱۰ میلیارد یورو است. روند رو به رشدی که از ۷ سال پیش آغاز شده و کماکان ادامه دارد. در این بین حدود نیمی از فروش کتاب، توسط کتابفروشهای خردهفروش انجام میشود و کتابهای داستانی ۳۴ درصد، غیر داستانی حدود ۱۰ درصد و کتابهای خودآموز سهمی ۱۴ درصدی در این بین دارند.
علاوه بر کشورهای جنوبشرقی آسیا که در بالا اشاره شد و چینی که هنوز در گیر و دار تولید نشر دولتی و غیردولتی و ممیزی و … است هر چند که آمارش مثل باقی تولیداتش بالاست، هند از آن بازارهای پر پتانسیل است. هند بعد از چین یکی از جذابترین مقاصد سرمایهگذاری است. آلمان یکی از پیشروهای سرمایهگذاری در هند است و یادگیری زبان آلمانی در هند روز افزون است. هند ۱۶ هزار ناشر دارد و سالانه حداقل ۵ نمایشگاه کتاب بزرگ در آن برگزار میشود. همچنین تنها کشوری است که به ۱۸ زبان دنیا در آن کتاب چاپ میشود و بعد از آمریکا و انگلستان بیشترین تعداد کتاب انگلیسی در جهان را چاپ میکند. هند همچنین، سالانه حدود ۸۲ هزار عنوان کتاب چاپ میکند که در این بین ۴۰ درصد آن به زبان انگلسی چاپ میشود.
رتبهی ایران در این لیست تک رقمی است و ۲ پله پایینتر از هند قرار دارد. ایران با چاپ سالانه حدود ۶۵ هزار عنوان کتاب، رتبهی نهم این لیست را دارد. جایی بالاتر از فرانسه، کره جنوبی، ترکیه، برزیل و … پس انگار مردم ایران کتاب خوانند!
همسایه مورد مقایسه ما، ترکیه نیز با چاپ سالانه حدودا ۴۳ هزار عنوان کتاب در رتبه ۱۳ ایستاده و حدود ۱ میلیارد دلار در سال از این طریق درآمد تولید میکند. قیمت کتاب برای جلدهای ضخیم حدود ۳۰ لیر و برای کتابهای با جلد کاغذی ۱۰ لیر است. با این حال قیمت گذاری ثابتی وجود ندارد. حدود ۱۷۰۰ شرکت انتشاراتی در ترکیه فعالیت میکنند و سهم کتابهای داستانی با ۳۷ درصد از همهی کتابهای چاپ شده در آنجا بیشتر است و پس از آن به ترتیب کتابهای درسیِ مدرسه، منابع آموزشی، کتابهای دانشگاهی و کتابهای وارداتی قرار دارند. سالانه حدود ۳۵۰۰ عنوان کتاب در ترکیه ترجمه میشود تا ۹۶ درصد کتابهای چاپ شده در کنار ۳ درصد انگلیسی، به زبان ترکی باشد.
در آن طرف دنیا، برزیل، هشتمین اقتصاد بزرگ دنیا، برای حضوری قدرتمند در نمایشگاه کتاب ۲۰۱۳ فرانکفورت آلمان آماده میشود تا «پتانسیل بالای بازار خود و کیفیت بالای تولیداتش را به همهی جهان نشان دهد». قیمت گذاری کتاب یکی از مشکلات اساسی در زمینه نشر کتاب در برزیل است چرا که محدودیتهای زیادی برای قیمت گذاری منعطف در این کشور وجود دارد. با این حال، برزیل در سال ۲۰۰۹، حدودا ۵۳ هزار عنوان کتاب چاپ کرده و متوسط تیراژ هر کتاب حدودا ۷۰۰۰ نسخه بوده است و حداقل ۲۰ درصد کتابهای فروش رفته در برزیل وارداتی هستند.
در برآورد آمار نشر کتاب در یک کشور، شاید اولین چیزی که به ذهن میرسد این است که هر چه کشور پرجمعیتتر، نشر کتاب هم بیشتر. یا شاید هر چه کشور به لحاظ شاخص توسعه انسانی (HDI) پیشرفتهتر، تیراژ نشر هم بیشتر! شاید هم هر چه ثروتمندتر، تیراژ بیشتر؟ آیا رابطهی معناداری میان این شاخصها هست. آیا چین و هند باید بیشترین آمار نشر را داشته باشند. و مثلا آندورای ۷۸ هزار نفری کمترین آمار را. اما نه چین و هند در رتبهی نخست هستند و نه آندورا فرضا در آخرین رتبه (هرچند که جزو پایین ترینهاست). اگر شاخص توسعه انسانی ملاک باشد باید نروژ و استرالیا و هلند رتبههای برتر را داشته باشند که باز هم اینطور نیست. اینجاست که همراستا با بحران ارزی این روزهای ایران که نرخ مقایسه و از دست رفتن قدرت خرید را روز به روز بیشتر کرده است، باید نگاهی به شاخص برابری قدرت خرید (Purchasing power parity) بیاندازیم. تحلیل ضریب همبستگی (Coefficient of Correlation) ۳ شاخص عنوان شده، نشان میدهد که برابری قدرت خرید بیشترین ارتباط را با میزان نشر در کشورها دارد و پس از آن شاخص توسعه انسانی و در انتها جمعیت قرار دارد. طبیعتا میتواند جامعهی آماری و متغیرها را گستردهتر کرد. اما با نگاهی اجمالی به آمار، این فرض هر چند نه قطعا اما تا حدود زیادی پذیرفته خواهد بود. هر چند که عمان با تولید ناخالص داخلی ۸۱ میلیارد دلاری و جمعیت حدودا ۲ میلیون نفریاش در آخر لیست قرار گرفته باشد.
خلاصه آنکه از قضا هر که بامش بیش برفش بیشتر و اینکه آمار چاپ کتاب با میزان کتابخوانی یک کشور احتمالا متفاوت است! توسعهی مدلهای کسب و کار ناشران از یک سو و قوانین دولتی و ممیزی کتاب از سوی دیگر از مهمترین شاخصهای کلانی هستند که بر صنعت نشر تاثیر میگذارد. و البته تولید بیشتر مردم را کتابخوان نمیکند، برای کتابخوانی باید فکرهای دیگری کرد.
روزنامه بهار – پنجشنبه – ۳۱ آذر ۱۳۹۱ – البته با کمی تلخیص که به دلیل محدودیت فضا وجود داشت.